جریان احمدالحسن بصری، یکی از جریانهای خطرناک در موضوع مهدویّت است. در حالی که استناد به خواب و استخاره، وجه مشترک احمدالحسن با بعضی از مدّعیان دیگر است، ارائۀ تحلیلهای جدید از روایات و مبانی خاصّ در رویکرد روایی، او را از سایرین متمایز کرده است. استناد احمدالحسن به بعضی رویکردهای حدیثیِ رایج در میان گروهی از حدیثگرایان و نیز منطبق ساختن خود با شرایط و حوادثِ روز با توجّه به زمانشناسیِ خاصّ خود، از دیگر ویژگیهای اوست. در چند سال اخیر، فعالیتهای تبلیغیِ این جریان چه به صورت مجازی در پالتاک و وبسایتهای مختلف و چه به صورت چهره به چهره افزایش یافته. این نکات، ضرورت نقد و بررسی این جریان و نشان دادن اشکالات آن را دو چندان میکند. احمدالحسن بصری، که مدّعی است امام، مهدی اوّل و یمانی موعود است، در بحث حدود و ثغور علم امام، این علم را به علم دینی محدود میکند. به باور وی، آنچه برای امام ضرورت دارد صرفاً دانستنِ امور مربوط به دین است. بر این اساس، وی علم امام به سایر امور از جلمه زبانهای روز دنیا، کتب آسمانی پیشین و علوم تجربی و استقرایی را ضروری نمیداند. وی برای نفی علم امام به لغات، هشت دلیل اقامه کرده است. این مقاله، با روش توصیفی _ تحلیلی، به بررسی و نقد این ادلّه میپردازد و ناتمام بودنِ آنها را نشان میدهد.