عضو هیأت علمی گروه پژوهشی ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب قم
چکیده
متون دینی در ادیان ابراهیمی، سرشارند از عباراتی که درباره آینده سخن میگویند؛ آیندهای که آبستن حوادثی بزرگ و دهشتناک خواهد بود. طبق مشهورترین تفسیر، این عبارات پیشگوییِ نشانههای ظهور و علائم وقوعِ آخرالزمان هستند؛ اما نگاهی به تفسیرهای مسیحی نشان میدهد مسیحیان در این زمینه اتفاق نظر ندارند و گروههای مختلف مسیحی راههای بسیار متفاوتی را در فهم و تفسیر عبارات آخرالزمانی پیمودهاند. دیدگاههای مسیحیان در تفسیر عبارات آخرالزمانی را میتوان ذیل چهار دسته و مکتب دستهبندی کرد: تمثیلی، تاریخنگر، گذشتهنگر، و آیندهنگر. این مقاله به معرفی و بررسی این مکاتب میپردازد. در معرفی هر مکتب تلاش شده است تا مسائل اصلی مانند جهتگیری کلی، تاریخچه، اصول و روشهای تفسیری، و نیز برخی نقاط قوت و ضعف آن مکتب بیان شود. در کنار معرفی، دو مسئله نیز مورد توجه قرار گرفته است: زمینه سیاسی و اجتماعی هر مکتب و همچنین نگاه الاهیاتی این مکاتب به روند تاریخ. چرا که شرایط سیاسی و اختلافات مذهبی تأثیر بسیاری بر شکلگیری و رواج این دیدگاههای تفسیری داشته است. همچنین درباره حکومت این جهانی حضرت مسیح نیز طرفداران هر مکتب تفسیری دیدگاهی را برگزیدهاند که با کلیت نگاه آن مکتب سازگار است و میتوان رابطه معناداری را بین اصول تفسیری آن مکتب با فهمی که از هزارۀ حکومت مسیح ارائه میدهد نشان داد.