1
دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم
2
دانشجوی دکتری معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی; تهران.
چکیده
مقاله پیش رو به بحث زمینهسازی ظهور با رویکرد سلبی میپردازد، پس از بیان مقدمه که در آن دورنما و چشمانداز مقاله طراحی شده به بیان مفهومشناسی ظهور و غیبت، و نسبت و نوع رابطه میان آن دو مبادرت شده است در این خصوص ابتدا به تبیین و تحلیل نسبتهای چهارگانه نظیر تناقض، عدم و ملکه، تضاد و تضایف پرداخته و در نهایت بعد از بحث و بررسی به تناقضی بودن رابطه میان ظهور و غیبت نظر داده میشود و براساس قاعده و قانون تناقض که در ظهور و غیبت جاری است رفع ظهور توجیهگر تحقق غیبت و رفع غیبت ضرورتبخش تحقق ظهور خواهد بود. در ادامه به طرح نظریه اصالة الظهور که بیانگر اصلی بودن ظهور و فرعی بودن غیبت بوده همراه با دلایل توجیهی سهگانه تاریخشناختی، ماهیتشناختی و کارکردشناختی اقدام خواهد شد و براساس این نظریه، ظهور دارای اقتضای درونی و دائمی بوده و در صورت رفع مانع (غیبت) بدون نیاز به عوامل جدید و با همان عوامل اولیه به روند خویش ادامه میدهد. پس نسبت تناقضی در ظهور و غیبت، و نظریه اصالة الظهور و وجود مقتضی در ظهور، همگی توجیهگر زمینهسازی با رویکرد سلبی میباشند.