این نوشتار با بازشناسی بحرانها و آسیبهای انسان متجدد، انسانشناسی دولت مهدوی را به عنوان یک مکتب انسانشناسانه، الگویی مناسب برای جهانیان معرفی مینماید تا افزون بر آنکه انسانشناسی مکاتب غربی همانند اومانیسم و اگزیستانسیالیسم را به چالش کشد، به طور نسبی آن افق روشنی را که آموزههای ادیان بدان وعده دادهاند، ترسیم نماید. از این روی، به مهمترین مباحث انسانشناسی در عصر ظهور همانند کرامت انسانی، آزادی، تساهل و تسامح، جایگاه قوه خرد و پاکنهادی میپردازد و با تبیین آنها در عصر ظهور میکوشد آنها را الگویی برای دیگر دولتها معرفی کند.