بحث درباره دموکراسی و قابلیت انطباق آن در جوامع اسلامی با بستر شریعت، از هنگام آشنایی مسلمانان با آرای افلاطون و ارسطو آغاز شده است. در دوران معاصر نیز بررسی نگرش شیعی در باب طرح نسبت میان حکومت مهدوی و مردمسالاری و نقش مردم در این حکومت، توجه بسیاری از اندیشهورزان را به خود جلب کرده است. نظریه دموکراسی در طول قریب به سه هزار سال تاریخ اندیشه سیاسی طراحی شده، اما گستردگی و مبهم بودن معنا، اصول و ارکان آن، یافتن ارتباط دکترین مهدویت و دموکراسی را پیچیده ساخته است. این نوشتار، به جای طرح دغدغه فکری سازگاری یا ناسازگاری مهدویت و دموکراسی، به کندوکاو درباره تأثیر مردم در حکومت مهدوی بپردازد و بیان نماید که نهضت مقدس مهدوی، انقلابی فراگیر و جهانی با بسیج تودهای است که مردم با بیعت گسترده خود آن را میپذیرند و در تثبیت این حکومت از طریق مکانیسمهای خاص دینی، نقش اساسی ایفا میکنند.