این نوشتار، ادامۀ مقالات گذشته و تأملی بر چگونگی ارائه معارف مهدوی از سوی امام کاظم و امام رضا8 است؛ بیاناتی که با توجه به اهداف کلی دعوت دینی، مخاطرات و نیازهای عصر ثبات و اقتدار عباسیان، نزدیک شدن عصر غیبت و ظهور گروه منحرف واقفیه شکل گرفته است. بررسی محورهای مورد تأکید در این بیانات و تأمل در نسبت آنها با اهداف کلی و نیازهای هر عصر میتواند از یکسو طرحی کلان نشان دهد که در این شکل از تعلیم و تربیت تعقیب شده است و از سوی دیگر، تأثیر تربیتی و اخلاقی هر یک از آموزههای مهدوی را نمایانتر کند. این پژوهش بر تحلیل محتوایی روایات صادره از امامان یادشده8 تکیه دارد و تلاش میکند با توجه به شرایط عصر صدور، آثار آموزههای مهدوی بر شیعیان را معلوم کند؛ از اینرو با تعیین محورهای مورد توجه در سخنان آن دو امام، همراه با ارائه نمونهای از آن و تأمل در نسبت این سخنان با شرایط مخاطبان به حکمت و جهت طرح هر یک از آموزهها دست یابد. این نوشتار، روشنگر این سخن است که تعلیم آموزههای مهدوی در این برهه از تاریخ ائمه: افزون بر ارائه معارف مهدوی و آخرالزمانی، به نکاتی مهم در تربیت مخاطبان توجه دارد و نوعی زمینهسازی برای رهایی از آفات بحث مهدویت و مصونسازی از انحرافات در عصر امام کاظم و امام رضا8 را دنبال میکند.