اکثر مفسران فریقین تحقق ارادة حقتعالى را در امر سیطرة دین (توبه: 32 و 33؛ صف: 8 و 9) به عصر ظهور امام مهدى4 و نزول حضرت عیسى7 مربوط مىدانند. آنان این قول را یا به نحو احتمال موجّه آوردهاند، بدون آنکه آن را انکار یا حتى در آن تردید کنند یا به نحو تعیین، سیطرة دین حق را تنها به عصر ظهور اختصاص دادهاند. روایات فریقین نیز به شکل تنزیل (به معناى مفهوم تفسیرى آیه) یا تأویل (به معناى تحقق عینى مفاد آیات در زمان پس از تنزیل) همسو با مفاد آیات و قدر متیقن دیدگاه فریقین، بر تحقق این اراده در عصر ظهور دلالت دارد. فریقین در مقام بررسى و ارزیابى مفاد روایات نیز آنها را مورد انکار یا حتى تردید قرار ندادهاند. این مقاله با ارزیابى و نقد دیدگاه قرآنپژوهان هر دو فرقه به این نتیجه مىرسد که مفاد این آیات تنها به عصر ظهور امام مهدى4 اختصاص دارد و اقوال دیگر با مناقشههاى متعدد روبهروست.