ارائه و معرفی خلاقانه شخصیتهای قدسی و معصوم در قالب ساختارهای تلویزیون و تبلیغ آنها از زبان این رسانه با چالشهایی روبروست که نیازمند واکاوی و مطالعه دقیق است. این مقاله تلاش دارد با بازشناسی نسبت تلویزیون و دین و مرور نظریههای فلسفی مربوطه، به این سؤال اساسی پاسخ دهد که انتقال مفاهیم مجرّد و ارائه شخصیتهای قدسی و معصوم مانند حضرت حجت4 و تبلیغ فرهنگ مهدوی در تلویزیون، چگونه و تا چه اندازه امکانپذیر است؟ این نوشتار میکوشد از طریق مروری بر ادبیات عموماً فلسفی و زیبایی شناختی پیرامونی که بیشتر در غرب انجام پذیرفته و با اتکا به اهداف دینی فرهنگ اسلامی ایرانی به نسبت معقولی بین آن دو برسد