معارف دینی، سرشار از گوهرهایی است که قدر و قیمتشان در بازار حقیر اندیشۀ بشری ناشناخته مانده است. وراثت از جملۀ این مفاهیم به شمار میآید که سطحی از آن را میشناسیم و ژرفایی که غافلانه از آن عبور کردهایم. وراثت از سویی، طرحی است پرقدر در نظام اجتماعی و اقتصادی اسلام و از دیگرسو، مفهومی است با مقولههای هدایت و تاریخ آن، با ولایت و وظایف ولیّ پیوندی وثیق دارد. نوشته «وراثت در عصر غیبت»، تلاشی است برای نگاهی دقیقتر به ژرفای این مفهوم و نشان دادن تصویر متفاوتی که این اندیشه از شکلگیری خوبیها در هستی، فرد و جامعه امروز به دست میدهد. درک درست چگونگی پیدایش و شکوفایی خوبیها و نقش انبیا، امامان و علما در آن، میتواند ما را به نگاهی تازه دربارۀ نقش امام4 در عصر غیبت و نقش عالمان دین برساند و گستردگی حوزۀ مسئولیت را پیش چشم بیاورد.