2
دانشآموخته کارشناسیارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران
چکیده
از آنجا که مهدویت دارای بعد سیاسی است و طبق اِخبار پیامبر اکرم6 مهدی موعود4 با برقراری حکومت عدل، بشر را از ظلم و بیعدالتی خواهد رهانید، عباسیان با آگاهی از این مسئله و با بهرهبرداری از قرابت نسبی خود با رسول خدا6 و اهلبیت:، کوشیدند قیام خویش را انقلاب مهدوی و حکومتشان را حکومت عدل موعود نشان دهند. آنان به همین منظور در روایات مبشّر به ظهور امام مهدی4 دست بردند و ضمن تحریف آنها در موضوعاتی مانند تبار و نسب مهدی موعود4، سفیانی و رایات سود به جعل احادیث پرداختند. دستمایه اصلی اخبار مجعول و محرف در این زمینه، افزون بر احادیث صحیح نبوی درباره مهدویت، برخی اخبار صادره درباره پیشگویی حوادث آینده بود. تقارن زمانی قیام عباسیان و استقرار حکومت آنان با دوره تدوین روایات اهلسنت، موجب شد این روایات جعلی و محرّف به مصادر روایی عامه راه یابند و احادیث مهدویت تلقی شوند و از همینرو در مصادر روایی اهلسنت احادیث متعددی وجود دارند که با ارزیابی دلالی آنها مشخص میشود بخش قابل توجهی از آنها _ بهویژه در بحث علامات ظهور- مقبول و معتبر نیستند. وجود اینگونه اخبار در منابع روایی آفتی به شمار میرود که وجهه روایات صحیح نبوی در بشارت به ظهور مهدی منتظر فاطمی7 را میتواند غبارآلود نشان دهد و سبب تضعیف اعتقاد به این عقیده اصیل اسلامی مبنی بر قطعیت قیام منجی عدلگستر در آخرالزمان گردد. بر همین اساس، نقد آنها ضروری است.