مدرنیسم و غرور غربیان بدان، آنها را به اندیشه تملک و گسترش هژمونی خود بر سرتاسر جهان انداخته و برای عملیاتیسازی این ایده، دکترین و طرحهای گوناگونی را پیشنهاد کردهاند. خاورمیانه در این بین، برای غربیان نقشی ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک داشته و نفوذ در آن برای تأمین منافع بلندمدت، از دیرباز بااهمیت بوده است. طرح خاورمیانه بزرگ واپسین کلان ایدهای به شمار میرود که غرب برای جهان اسلام به ویژه خاورمیانه پردازش کرده است. اسرائیل در کانون این طرح قرار دارد و حفظ و گسترش قدرت آن در گستره نیل تا فرات هدفی اساسی و اندیشیده شده است. کشورهای اسلامی با اتخاذ روشهای گوناگون در دستههای انفعال تا فعال جای گرفتند و با طرح مذکور به برخاستند. این مقاله ضمن اشاره به متن طرح، جلوههای واگرایانه آن را برای منطقه خاورمیانه تبیین میکند و با طرح خاورمیانه بزرگ مهدوی که همگرایی را در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای بشر به ارمغان خواهد آورد، به نقد آن میپردازد.