فقدان ظاهری امام پس از شهادت امام حسن عسکری7 سبب پراکندگی و فرقهگرایی گستردهای میان شیعیان شد که به گفتهای به چهارده و به نقلی به بیست گروه شدند. این چندپارگی و سرگشتگی جامعه شیعی، در تاریخ به دوره حیرت شهرت یافته است که امام غائب برای رهایی شیعیان از حیرانی فزاینده، با صدور توقیعاتی، ضمن گرهگشایی از مسائل شرعی و اعتقادی و مشکلات شخصی شیعیان، جریانهای فکری نادرست را افشا و شیعیان را به راه درست رهنمون کرد. این نوشتار میکوشد ضمن بازنمایی بافت تاریخی دوره حیرت و با تأکید بر توقیعات به علل واگرایی شیعیان از مخالفان و همگرایی با دوستان پی ببرد که چگونه گفتمان شیعه با استفاده از شگردی روشنگرانه، با تبری جستن از مخالفان مذهبی، ضمن رسوا کردن مدعیان دروغین توانست در مقابل گفتمانهای غالب سنی مقاومت کند و بهعنوان گفتمانی پویا درصحنه سیاسی _ مذهبی در اوج ناملایمات، خود را زنده و پویا نگهدارد. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانهای و به کارگیری تمهیدات بلاغی _ بیانی، توقیعات را تفسیر، توصیف و تبیین خواهد کرد.