فرهنگ انتظار؛ بسترساز مقاومت نیرومندِ موفق یا مقاومت مقتدرِ عزیز

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار و عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم، ایران

چکیده

گفته شده «وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً» تمثیلی است از دو نوع سرزمین یا دو نوع انسان لذا این­که مقاومت از کدام اقلیم اعتقادی، متولد شود و آیا از سرزمین و طبیعتی بد طینت یا سرزمینی پاک، رویش پیدا کند تأثیری روی کارکرد، عملکرد و محصولاتش خواهد داشت یا نه می‌تواند مسئله ما دراین مقاله باشد. ما انسان­ها از مقاومت مقتدرعزیز و مقاومت نیرومند موفق معمولاً تصاویری در اذهان داریم و براساس آن تصاویر ذهنی؛ به تائید و تقویت یا طرد و تضعیف آن دو می­پردازیم. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال اساسی می­باشد که؛مقاومت مقتدرعزیز درخوانش اسلامی(در فرهنگ انتظار) با مقاومت نیرومند موفق درخوانش مادی؛ چه تمایزات و مشترکاتی دارند؟برای دست‌یابی به پاسخ؛ از چارچوب نظری معادگرایی و روش مطالعات تطبیقی استفاده شد. پژوهش براین فرضیه استوار است؛ این دو در عین­حالی­که برپایه دایره مأذونات از همدیگر متمایز می­شوند و تمایزات ماهوی با هم پیدا می­کنند ولی از مشترکاتِ ظاهری نیز بهره­مند می­باشند. یافته­های پژوهش حاکی ازاین­است که اگرچه هر دو نوع مقاومت؛ حظی از، اصول، اخلاق، دلیر مردی، مروت و... داشته­اند ولی مقاومت مقتدر عزیز ماناتر، پایدارتر و بانشاط­تر است زیرا بسترساز آن فرهنگ انتظار بوده­ است که علاوه بر پشتوانه عقلانی معطوف به هدف از پشوانه معطوف به ارزش الهی نیز بهره­مند است.

کلیدواژه‌ها