دین مدعی جامعیت نسبت به همه عرصههای زندگی و پاسخگویی به نیازهای بشر تا روز قیامت است. اگر در عصر تشریع، نیازهای فکری مردمان با ارائه استدلالاتی ساده و روان پاسخ میگرفت اما دین برای اعصار بعد نیز ذخایر پنهانی داشت که شکافندگان علم دین یعنی صادقین؟عهم؟ متناسب با نیازهای فکری جدید به آشکار کردن این گنجینههای نهان پرداختند. باور به غنای دین، ما را نیز به این باور رسانده است که دین برای عصر ما نیز جوابگو است؛ عصری که در آن، ما نیاز به ارائه نظامات دینی برای عرصههای مختلف زندگی هستیم. این دغدغه سالها است که اندیشمندان دینی را به تلاشهای پردامنهای کشانده و این نوشته کوتاه میکوشد تا گزارشی اجمالی از این جنبش علمی ارائه دهد. کوتاهی فرصت و فرودستی نویسنده، این گزارش را محدود به مشهورترین رویکردها و با تأکیدی خاص بر حوزه تخصصی راقم این سطور یعنی اخلاق و تربیت همراه کرده است. گزارش با ارائه رویکردی تازه و متفاوت در عرصه نظامسازی دینی به پایان میرسد که شاید با نقد ناقدان بتواند به گامی پیشتر در این عرصه خطیر بیانجامد.