دانشیار گروه ادیان مؤسسه آموزشی _ پژوهشی امام خمینی، قم، ایران.
چکیده
هنگام سخن گفتن از مبنای یک پدیده، مراد و منظور آن بنیانها و پایههایی است که آن رخداد بر آن استوار گردیده و به اقتضای آن بنیان شکل خاصی یافته است. حکومت به طور عام و حکومت دینی نیز پدیدهای است که بر یک دسته بنیان ساخته شده و به اقتضای آن مبناها، شکل و صورت خاصی به خود گرفته است. برای ساخته شدن یک حکومت و نوع خاصی از آن که حکومت دینی است، بنیانهای متعددی مورد نیاز است. دستهای از این بنیانها، بنیانهای نظری بوده که اشاره به باورهای اصیل و اساسی مردمان دارند و در ذیل مهمترین آنها بنیانهای هستیشناختی، معرفتشناختی، الهیاتی، ارزششناختی و انسانشناختی واقع شدهاند. بنابراین، مبانی انسانشناختی حکومت و حکومت دینی، آن دسته از باورهای اصیل و اساسی هستند که در حوزۀ شناخت انسان قرار گرفته و باورهای حکومت دینی راجع به انسان را شکل دادهاند. در این نوشتار، با مراجعۀ به منابع دارای حجیت در دین، به مهمترین پایههای انسانشناختی حکومت دینی رسیدهایم و تلاش کردهایم در یک نظم منطقی آنها را عرضه داریم.